کتاب اسم مستعار پروانه : آن شب در اتاقی که مال من و طلا و زینب بود تنها بودم . به خورشید نگاه کردم که در حال طلوع بود . خورشید داشت بقیه لباس قرمزش را روی تپه ها جا می گذاشت. این منظره را دوست داشتم .
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر