این اثر نیز در ژانر طنز سیاه میگنجد و قصه مردی است که یک خانه اشرافی به ارث میبرد. این خانه قابل سکونت نیست و باید بازسازی شود. او آپارتمان خود را میفروشد تا بتواند با پول آن، خانه را بازسازی کند. از آغاز تا پایان به آدمهای عجیب وغریب و افراد دروغگو برمیخورد. کل رمان طرح کار چند ماه او در مواجهه با دزدان و افراد نیمهدیوانه است تا بازسازی خانه تمام شود. با مطالعه رمان هم دلمان برای او میسوزد و هم به اتفاقاتی که برای این مرد رخ میدهد میخندیم؛ اما اینها ظاهرا قضیه است و تم اصلی رمان به این موضوع پرداخته که آیا میتوانیم صاحب یک خانه شویم و یا مالکیت چیزی موقتی است؟
0 نظر