به چشم های لنا نگاه کرد و دلش هری توی سینه اش فرو ریخت . به چشم های لنا نگاه کرد ، لنایی که نوه ی ناخلف حاج فلاح بود و برای هرمز ، بهذ مثال پیامبری که معجزه اش لبخند بود و روشنایی.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر